سال سقوط سال فرار!
دو سه هفته پيش شنيدم يكي از دوستام و شوهرش دارن جدا ميشن يه بچه ٨-٩ ساله هم دارن، راستش فقط يكم سورپرايز شدم چون از اون زوج هايي نبودن كه خيلي لاوي داوي باشن و عاشق و معشوق، برعكس هميشه بحث و دعوا، ولي جفتشون هم به هم ميخوردن تو خيلي موارد، ولي خب دوستم ديگه نتونست و جدا شد! جالب اينجاس كه هيچ وقت تو اين همه سال انقدر راحت و ازاد و شاد نديده بودمش، انگاري يه باري از دوشش برداشته شده باشه
انتظار رفتار ديگه اي هم ازش نداشتم، چون زن زرنگيه و چه با شوهر چه بي شوهر زندگيشو ميگذرونه.
دو شب پيش هم فهميدم يكي ديگه از دوستام ميخواد جدا شه، راستش اين يكي شوكه ام كرد، وقتي چند سال پيش شنيديم اقاهه رفته از ايران زن گرفته تعجب كرديم مخصوصا وقتي عكس زنش رو ديديم چون هم خيلي جوون تر بود و هم خيلييي زيبا و لوند، خب طبييعه همه ميگفتن دختره واسه گرين كارد باهاش ازدواج كرده، ولي وقتي اومد اينجا ، ديديم واقعا دوسش داره، فيك نبود، ولي متاسفانه اونام دارن جدا ميشن
چند تاي ديگه هم از اشناها جدا شدن كه خيلي نمي شناسمشون اسماشون رو شنيدم يا تو مهموني ها ديده بودم، بعدي كي باشه خدا دانددددد!!!!